Topics in Physics

آموزش يا ترويج

پنجشنبه 24 مرداد 1392
+0 به يه ن
آن چه كه بايد به زبان مادري باشد "آموزش فيزيك" نيست. "ترويج فيزيك" در جامعه است. براي ترويج فيزيك  هم لازم نيست برداري كلماتي مانند "هميوغ" بسازي كه براي عموم جامعه از conjugate هم نامانوس تر است!!
"آموزش فيزيك" با "ترويج فيزيك" يكي نيست. هركدام علم و فن جداگانه هستند.

يكي به من گفت "عامل خير" شوم تا كتاب هاي فاينمن به فارسي ترجمه شود. با خودم گفتم دوست ندارم عامل" اين شر" شوم كه دانشجو يان به اميد آن ترجمه ي فارسي شيريني خواندن كتاب هاي فاينمن را با قلم شيواي فاينمن از دست بدهند.

به علاوه ! براي اين كه از اين همه سخنراني آن-لاين بهره مند شويد بهتر است با كلمات انگليسي فيزيك مانوس باشيد. اگر عادت به خواندن كتاب هاي انگليسي فيزيك نداشته باشيد و فقط ترجمه خوانده باشيد از اين همه منابع آن-لاين محروم مي شويد و از قافله عقب مي مانيد.

و اما ترويج فيزيك! بله! موافقم كه ترويج فيزيك بايد به زبان مادري باشد. به زبان ساده ي مادري. نه يك زبان من در آوردي كه مادر هاي تحصيلكرده هم متوجه نشوند. خدا وكيلي مادر شما متوجه مي شود "هميوغ" يعني چه. "القاييدگي" يعني چه؟! "كاواك" يعني چه؟! CAVITY را شايد متوجه شود و لي شرط مي بندم "كاواك"برايش بي معني است. يادش به خير! دايي من كه مهندس الكترونيك هست  وقتي اين كلمه را شنيد  پرسيد اين ديگه چيه؟! انگليسي اش را بگو تا بفهمم.

مادر ها  و دايي ها يي كه اين كتاب هاي ترجمه شده را نخوانده اند كه به كنار! اساتيد فيزيك فارس زبان  درجه يك كشور  هم  گاهي "بُرّه" را "بَرّه" تلفظ مي كنند. خرده اي بر ايشان نيست! از بس كه اين كلمه ي من در آوردي نامانوس است. با اين كلمات نمي توان فيزيك را در جامعه ترويج كرد! 

بله! ترويج فيزيك در جامعه كاري است بس مهم و ارزشمند. يكي از آرزوها و برنامه هاي من براي بعد از بازنشستگي ترويج فيزيك به زبان مادري ام هست. اما زباني كه  حداقل براي يك ليسانسيه  قابل درك باشد.

پي نوشت: در ميان خواننده هاي اين وبلاگ دوستان زيادي در كار ترجمه ي كتاب هستند. نظر من اين است كه ترجمه ي كتاب هاي ترويج علم كاري است ارزشمند اما ترجمه ي كتاب هاي تخصصي  كاري است لغو حتي مضر.

پي نوشت: من يك بار خواستم "عامل خير" شوم تا خاطرات بنجامين فرانكلين به فارسي ترجمه شود كسي تحويل نگرفت. اگر ترجمه خوب باشد خودم اينجا برايش تبليغ مي كنم كتاب هم خوب فروش مي رود. براي عامه ي مردم مي تواند جذاب باشد.

پي نوشت:

آن چه كه در نوشته ي قبلي ام آوردم بحث نظري است. به هر حال عده اي در اين مملكت در ظرف سي سال گذشته وقت و انرژي بسيار صرف كرده اند كه براي كلمات تخصصي فيزيك معادل فارسي بسازند. در بين خيل واژه هاي گوشخراش و نامانوس كه ساخته اند انصافا تك و توك واژه هاي دوست داشتني هم ساخته اند. به هر حال تلاشي كه شده. انرژي اي است كه صرف شده.

من آدم عملگرايي هستم. در خلا حرف نمي زنم. مي دانم براي اين كه دانشجوي ايراني پايان نامه بنويسد نياز دارند اين ضوابط را رعايت كند. خودم به دانشجوهايم تاكيد مي كنم كه اين ضوابط را رعايت كنند كه به دردسر برخورد نكنند.

اين بحث را پيش كشيدم تا مقدمه اي باشد براي سري نوشته هايم كه خواهيد ديد. مضمون آن ترويج فيزيك به زبان مادري است. خواستم منظورم مشخص باشد تا برداشت نادرست از آن نشود و وقت و انرژي بيش از اين به هدر نرود.

اما ببينيم يك دانشجوي فيزيك اين وسط بايد چه كند.

سئوالي را كه مرتضي پرسيد و من پاسخ دادم در زير مي خوانيد. پاسخ من مانند هميشه پاسخي است عملگرايانه به نيت آن كه دانشجو موفق شود و در بيراهه ها ي لجبازانه سرگردان نشود. از جنگ هاي دن كيشوت وار بپرهيزد:

سوال
اين كار كه ما از ترم اول در كنار منبع فارسي از منبع انگليسي استفاده كنيم بهتر هست؟
يا اينكه بريم فقط از منبع انگليسي استفاده كنيم ؟
يا با همون فارسي فعلا بيام جلو تا بعد؟
با توجه به اينكه خواننده از سطخ مناسبي از درك زبان انگليسي برخوردار هست
تجربه شما خيلي كمك حال خواهد بود
خيلي وقت تود كه همچين سوالي داشتم

پاسخ مينجق
در كنار منبع فارسي از منابع انگليسي هم استفاده كنيد. كلاس هاي آن-لاين استاد بنام را هم دانلود كنيد و گوش دهيد. از همان اول عادت كنيد كه به هر دو زبان تسلط داشته باشيد. وقتي واژه اي مانند Covariantشنيديد فوري و بدون مكث و نياز به فشار به حافظه بفهميد كه منظور چيست. وقتي هم كه واژه ي "هموردا" را شنيديد باز هم همين طور. اين تسلط به هر دو زبان براي شما لازم است كه در كار حرفه اي پژوهشي تان موفق باشيد.




بؤلوم :
یازار : Yasaman Farzan


بلاگا گؤره



بؤلوم لر

     

سون یازیلار

باغلانتی لار

     

یولداش لار

     

آرشیو

سایغاج