Topics in Physics

مهندسي

پنجشنبه 17 مرداد 1392
+0 به يه ن

با توجه به نزديكي به سر آمدن مهلت انتخاب رشته  نوشته ي زير را اينجا دوباره منتشر مي كنم:

نوشته ي زير كامنت يكي از خوانندگان است:

«هركس در مورد مهندسي عمران يا مهندسي نقشه برداري سراغ داشت در خدميتم.
بر خلاف منجوق من اين دو رشته رو زنانه نمي دونم.عمران رشته شيرين و سر راست و بر اساس فرمول هاي تجربي است و در كارشناسي ارشدش 1001 گرايش قشنگ داره كه يكي از اونا سازه است. مهندسي محيط زيست كه به شيمي هم نزديكه يا حتي مهندسي آب يا سوانح طبيعي يا مديريت ساخت از برخي از گرايش هاي جديده اونه.
برخلاف مهندسي عمران ، رشته مهندسي نقشه برداري از رشته هاي بسيار سخت مهندسي به حساب مياد (به همراه رشته مهندسي برق-مخابرات) و پايه اون بر رياضيات بنا شده. در سال هاي دور اين دو رشته از هم منفك نبودند اما امروزه اين دو رشته از هم جدا شده اند.كسي كه ليسانس نقشه برداري داشته باشه درآمد خوبش قطعي است اگر اهل كار باشه اما بعضا شرايط كارشي كمي مشكل است.اما در گرايش ها ارشد گرايش سنجش از دور مستقيما بر پايه فيزيك، رياضيات و پردازش تصوير در مهندسي برق بنا نهاده شده. جي اي اس هم با مهندسي كامپيوتر و نرم افزار و آي تي ريشه هاي مشترك و بعضا تفكيك ناپذير داره. و ژيودزي و فيزيكال جئوگرافي مستقيما بر پايه رياضيات عالي شكل مي گيره كه قطعا سخت ترين گرايش هاي مهندسي مي باشد و اكثر نقشه برداران با گرايش ژئودزي در ديپارتمان هاي رياضي سر و سري دارند.خواستم بگويم تنها در علوم پايه ببايد به دنبال فيزيك و رياضي بود ، راه هاي زيادي براي دنبال كردن علايق شما و جود داره.

بنده كه گرايشي نو از مهندسي نقشه برداري بنام ژئوانفورماتيك رو خوندم تلفيقي از سيستم هاي اطلاعات مكاني و سنجش از دور رو دنبال مي كنم و با توجه به بك گراند در مهندسي عمران به دنبال كاربردي كردن اون در شاخه هايي نظير مهندسي محيط زيست، ترافيك و ترابري و مهندسي آب و مديريت و حتي كشاورزي و معدن و زمين شناسي و نظاير اون هستم.
من با توجه به رشتم اندك سر رشته اي از برنامه نويسي ، وب و تكنولوژي هاي گسترش اون براي گسترش سرويس هاي مكاني تحت وب ،فيزيك نور و پردازش تصوير و اسپكترومتري و حتي هنر كارتوگرافي و توليد نقشه (نقاشي نظير اون كاري كه قبلا مرحوم سحاب مي كرد) دارم. مي خوام بگم بعضي از گرايش هاي بين رشته انقدر تو هم تنيدست كه خيلي از علايق سركوب شده آدم رو سيراب مي كنه.اين ها كه مثال زدم ، شرح يكي از هزاران بود در رشته من.

يك اصلاحيه: منظورم اينه كه در حد ليسانس زنانه نيست.اما در كارشناسي ارشد خاصه امثال مهندسي محيط زيست، مديريت ساخت و... در مهندسي عمران و همه گرايش هاي مهندسي نقشه برداري بجز آب نگاري كه كارش رو درياست معمولا بقيه زنانه است. مخصوصا جي اي اس و سنجش از دور كه پايه اي بر مبناي كامپيوتر دارد و محيط كار شما همان كامپيوتر لعنتي است.چشم ها و مخ آدم رو ليكن سخت داغون مي كنه»

يك بحثي هم در مورد مهندسي آي-تي شد. خلاصه ي كلام اين كه آينده ي شغلي اش خوبه .

همان طوري كه مي دانيد نظر من نسبت به مهندسي خيلي مثبت هست. شايد علتش آن باشد كه والدينم هر دو مهندس هستند. ونيز يكي از دايي هايم و عموي خدابيامرزم و...و عده ي قابل توجهي از عزيزترين دوستانم. يكي از ادا اصول متوهمين نبوغ كه سر از رشته ي فيزيك يا رياضي در مي آورند اين است كه به "مهندسي" به ديده ي تحقير نگاه مي كنند. از پايين بودن سطح فهم و دركشان است و كوچك بودن افق هاي ديدشان. همين ال-اچ-سي مي دانيد چه قدر مهندسين زبده از رشته هاي ديگر لازم دارد كه كار تكنيكي state-of-the-art بكند؟!

فيزيكدان نيستي اگر كار مهندسي هاي مختلف آشكارساز سي-ام-اس ال-اچ-سي را نظاره كني ولي در مدح و تحسين مهندسينش "واشگفتا" نگويي. از قوانين فيزيك حس و دركي نداري اگر وقتي يك فيلم مستند در مورد ساخت پل معروف بروكلين مي بيني به نبوغ مهندسش آفرين نگويي! مثال ها فراوانند!

و اما در مورد پيشكسوتان مهندسي در ايران! يكي اش هم همين باباي خودم هست. بذاريد يك چشمه از مرامش بگويم. شما خود مقايسه كنيد با آن چه كه در جامعه ي فيزيك ايران داريم! يك ساختمان بلند مرتبه اي در تبريز مي ساختند كه طراحي و محاسبه ي آن را داده بودند به يك مهندس جوان از نسل ما. بعدش دلواپس شده بودند كه اين مهندس خيلي كم تجربه است و... به سراغ بابا آمدند كه قرارداد او را فسخ مي كنيم و با تو قرارداد مي بنديم. جواب بابا -طبق معمول همه ي اين موارد روشن بود- بي هيچ ترديد و وسوسه اي. هرگز! شما قبلا با او قرارداد بسته ايد. اصرار كردند كه دلواپسيم. بابا گفته بود يك قرارداد ديگه با من ببنديد كه محاسبه هاي او را چك كنم. خودش هم در جريان بايد باشد. مهندس جوان خيلي از اين موضوع خوشحال شد. از بابا پرسيدم در محاسبات كه اشتباه نكرده بود؟ بابا كلي مهندس جوان را تعريف كرد تا احترامش در چشم من بالا رود. بقيه اساتيد پيشكسوت دانشكده ي فني تبريز هم همين جوري هستند. مرام باباي من استثنا نيست.

مقايسه كنيد با آن چه در دور و بر ما در جامعه ي فيزيك روزمره اتفاق مي افتد. تازه پولي هم در ميان نيست! سر هيچ و پوچ به جان هم مي افتند!

گلي به جمال مهندس ها كه وقتي اين اغواگر همه ي دوران ها يعني پول در ميان است باز هم به مرام خود پايبندند. مي گويند "خوبي از بزرگ تره". پيشكسوتان مهندسي در ايران (حداقل در تبريز كه من از آن اطلاع دقيق دارم) واقعا "خوب" بوده اند و خوبي به ميراث گذاشته اند. فرهيختگي و وارستگي كه به ادعا و ژست نيست.وارستگي به آن است كه وقتي پاي قرارداد هاي مالي قابل توجه در ميان است به مرام خود پايبند باشي.



بؤلوم :
یازار : Yasaman Farzan


بلاگا گؤره



بؤلوم لر

     

سون یازیلار

باغلانتی لار

     

یولداش لار

     

آرشیو

سایغاج