Topics in Physics

فيزيك ذرات به چه درد دنيا و يا ايران مي خورد؟

دوشنبه 7 مرداد 1392
+0 به يه ن
(اين نوشته را حدود 6 سال پيش منتشر كرده بودم)
 
 
بارها و بارها اين دو سئوال را شنيده ايم:(1) فيزيك ذرات بنيادي به چه درد مي خوره؟ (2) گيريم به درد كشورهاي پيشرفته خورد! به چه درد كشوري مثل ايران مي خوره؟


مشاهده من اين است كه در ايران در جواب به اين سئوال بسته به مورد، افراد برخورد هاي مختلفي دارند: (الف) با دروغ پردازي و خالي بندي، كاربرد ي غير عملي براي فيزيك ذرات مي تراشند. (ب) جواب شان روي اهميت بيشتر شدن فهم بشريت از طبيعت و لذت كشف قوانين طبيعت مي چرخد. معمولا در جمع خارج از جمع محققان رشته ذرات بنيادي چنين جوابي به هيچ وجه جواب قانع كننده اي نيست. همان طوري كه قبلا گفتم طرف مقابل به طعنه جواب مي دهد "تو مي خواهي لذت ببري آن گاه من بايد خرجش را بدهم!" (ج) برخي مي گويند فيزيك ذرات مانند شعر است ! همان گونه كه به شاعر صله داده مي شد، حكومت ها بايد از اين رشته حمايت نمايند. طبيعتا اين جواب هم زياد قانع كننده نيست چون اولا هزينه ساخت يك شتابدهنده با صله اي كه" شاه شجاع" به حافظ مي داد قابل مقايسه نيست. درثاني، صله دهنده مي تواند اعتراض كند و بگويد اين چه شعري است كه ما يك كلمه از آن را نمي فهميم ! "المعني في بطن الشاعر!!" به همچين شعري صله نمي دهند!!


جواب قانع تر به اين سئوال (كه من چند بار در اينجا و در هم ورد ا و جاهاي ديگر به آن اشاره كرده ام) اين است كه شخص محقق به خاطر كنجكاوي و چشيدن لذت كشف قوانين طبيعت عمر و وقت خود را براي اين كار مي گذارد، اما علت حمايت مالي و معنوي جامعه و حكومت ها از اين كوشش رونقي است كه از spin-off و by-product
هاي اين حركت عظيم نصيب جامعه مي شود. براي اين كه فيزيك ذرات راه به جلو ببرد فن آوري هاي نويني شكل مي گيرند كه به تدريج راه خود را به سوي صنعت يا بخش خدمات پيدا مي كنند و در اجتماع مثمر ثمر مي شوند. اين جواب درست است اما سئوالات جديدي به همراه مي آورد. سئوالاتي از اين دست: مي شه مثال بياوريد؟


مثال ها فراوان هستند اما مثال استاندارد همان www است.
براي فيزيكپيشه اي مثل منجوق -كه در زمينه اينترنت يك كاربر عامي بيش نيست -فرق زيادي بين WWWو اينترنت وجود ندارد. اما در معناي تكنيكي كلمه اين دو با هم فرق دارند!
بايد توجه كرد اختراعاتي مثل اينترنت يك شبه توسط يك نفر به وجود نيامده اند. افراد مختلفي در شكل گيري آن نقش داشته اند. دادن همه credit به فيزيك ذرات درست نيست. البته ما فيزيكپيشگان -چه در ايران چه در جامعه بين المللي خودمان- به تسامح اختراع اينترنت را به خود نسبت مي دهيم. اما چه بسا چنين ادعاي بزرگي به يك كامپيوتريست حرفه اي بر بخورد! خوشبختانه، جامعه ايران ديگر جامعه اي عامي وبيسوادي نيست. اگر شما كامپيوتريست نباشيد در يك جمع بيست نفره خانوادگي به احتمال قوي كسي پيدا مي شود كه خيلي بيشتر از شما از كامپيوتر و اينترنت سردر مي آورد و اين ادعا را كه فيزيك ذرات منشا grid در دنياست را به حساب "خالي بندي " مي گذارد وبه سخره مي گيرد (ولو اين كه شخص قصد خالي بندي و دروغگويي نداشته باشد و تنها خطاي او نادقيق سخن گفتن به علت كم اطلاعي باشد.). با اين گونه ادعا ها -مخصوصا در مصاحبه هاي تلويزيوني - وجهه فيزيك ذرات در ايران تخريب مي شود. بهتر است وقتي ادعايي-آن هم در راديو و تلويزيون - مي كنيم در باره آن قبلا مطالعه كرده باشيم و دقت علمي را رعايت كنيم و چيزي بيش از واقعيت نگوييم.
حال كه صحبت به gridكشيد بگذاريد نكته اي مهمي را مطرح كنم. براي تحليل داده هاي ال-اچ-سي يكي از بزرگترين grid هاي دنيا در حال شكل گيري است كه انتظار مي رود افق هاي جديدي در فن آوري اطلاعات باز كند. اما اين به آن معني نيست كه ما فيزيكپيشگان مالك مطلق grid هستيم. به طور قطع براي شكل گيري gridمتخصصان كامپيوتر ومتخصصان ديگر با فيزيكپيشگان دنيا همكاري مي كنند. براي اين كه آن چه ما مي كنيم پا بگيرد و احيانا به مصارف كاربردي تر بيانجامد همكاري هاي بين رشته اي به شدت مورد نياز است.
ما در تركي ضرب المثل با نمكي داريم با اين مضمون:"انگار اگه موقع سحر خروس نخونه، صبح نمي شه!" حكايت، حكايت ماست! نبايد فكر كرد كه چون چند بار در كافه ترياي سرن قهوه خورده ايم، پس مالكيت معنوي grid با ماست و متخصصين كامپيوتر حق ندارند در اين زمينه نظري دهند! اميدوارم همنسلان ما و جوان تر از ما به اين باور برسند كه براي باروري و به ثمر رسيدن كارهاي تحقيقي ما و احيانا كاربردي شدن آنها در راه خدمت به جامعه، بايد اندكي از خودبيني دست كشيد و با ديگر متخصصين دست همكاري فشرد.

به بحث خود باز گرديم:سئوال ديگري كه مطرح مي شود آن است كه آيا ثمرات اين فن آوري ها بيش از سرمايه اي است كه براي فيزيك ذرات صرف مي شود؟ جواب مثبت است. اما براي قانع كردن بايد عدد و رقم داد و مستدل سخن گفت.



سئوال ديگر آن كه آيا روش ديگر و كم خرج تري براي رسيدن به اين فن آوري ها نيست؟

جواب اين دو سئوال خيلي مشكل است. جواب اين دو سئوال نه تنها از عهده تخصص منجوق خارج است از عهده تخصص تيمي از فيزيكپيشگان هم خارج است. جواب اين دو سئوال مهم و صد درصد به جا، موضوع تحقيقي تيمي از فيزيكدانان و اقتصاددانان است. سخن به درازا كشيد! در اين باره باز هم سخن خواهم گفت.


بؤلوم :
یازار : Yasaman Farzan


بلاگا گؤره



بؤلوم لر

     

سون یازیلار

باغلانتی لار

     

یولداش لار

     

آرشیو

سایغاج